یک روز یک کشیش به یک راهبه پیشنهاد می کنه که با ماشین برسوندش به مقصدش.
راهبه سوار می شود و راه می افتند.چند دقیقه بعد راهبه پاهاش رو روی هم میندازه و کشیش زیر چشمی یه نگاهی به پای راهبه میندازه. راهبه می گوید: پدر روحانی ، روایت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بیار.
کشیش به جاده خیره می شود. چند دقیقه بعد بازم شیطان وارد عمل می شود و کشیش موقع عوض کردن دنده ، بازوش رو به بازوی راهبه میماله. راهبه باز میگوید: پدر روحانی! روایت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بیاورید.
کشیش زیر لب فحشی میدهد و بی خیال راهبه را به مقصدش می رساند. بعد از اینکه کشیش به کلیسا بر می گردد ، سریع از توی کتاب مقدس روایت ۱۲۹ رو پیدا می کند و می بیند که نوشته:
«به پیش برو و عمل خود را پیگیری کن...کار خود را ادامه بده و بدان که به جلال و شادمانی که می خواهی می رسی»!
نتیجه اخلاقی: اگه توی شغلت از اطلاعات شغلی خودت کاملا آگاه نباشی، فرصتهای بزرگی رو از دست میدی!